به نظرم اطمینان به شادی و موندن تو غم اشتباهه.اون لحظات والایی که می فهمید زشتید و هیشکی نمی خوادتون رو منتهی کنید به تخمتون بعد ب تنهایی شادی کنید بعد کم کم به این روال عزیز عادت کنید و یک جهان قشنگ تنها و ایزوله رو بسازید.
اون بیرون آدما به زبون هم حرف می زنن.
حتی دست خطمو کسی نمی تونه بخونه.
به تخمم.
پ.ن..این کارِ سختیه.
پ.پ.ن..دلیل اینکه بازدید وب بی پیوند من می ره بالا کلمات تخمی ایه که استفاده می کنم.همش تو فکر بودم چرا؟و الان فهمیدم :).اون عزیزانی که برای جق زدن وارد می شید!وات آپ؟ببخشید که اِراوزینگ نیس متنا!حالا شاید در آینده سعی کردم به شما هم خدمات رسانی کنم!:))).فور ناو ساری فور دیس اپوینتینگ یو :(
خیلی زندگی داره بهم سخت می گذره. خیلی عیبام زباده.مال اونه.
یکیو داشته باشید هیچی بش نگید هیچی هیچی. بعد هر بار که وصلید چک کنید حضورشو. و هر وقت می بینید آنه حالتون خوب شه. انگار یکی هس. چراغش روشنه. هر وقت داشتم می مردم جیغ می زنم.
بعضی تلخی ها دقیقن همانند که می نمایند. بل بیشتر. دقیقن به همان کثافتی که می بینید دچارید. بل بیشتر. دراین شرایط وقتی که شواهد خیلی زیاد و پررنگند به کسی زنگ نزنید. دوباره بررسی نکنید. منتظر نشید زمان کثافت گفته شده رو پارو کنه. چون تلخی حتی اگر مشمول گذر زمان بشه، در مکالمه با دیگران موقتن فراموش بشه، حتی اگر مکررن تفسیر و تفسیر و تعدیل بشه، حل نشده. عین نجاست همچنان باقی ست. و این یعنی چند روز دیگر به یه دلیل دیگه مجددن متوجه همچنان وجود داشتنش می شید. بپذیربدش. بی هیجان. بی آه و غصه. شجاع باشید. صداش رو زیاد کنید. و حلش کنید. مشکل رو حل کنید.