لا لینه آ

عمو شلبی می گفت لالایی ها افسانه ها دروغ ها (وب مرده)

لا لینه آ

عمو شلبی می گفت لالایی ها افسانه ها دروغ ها (وب مرده)

بَبَم ینی بچم به شیرازی.

دست به کار بوشو بَبَم! بیکار که بی شی هی نیگویً دنیا می کنی بعد هی دلت می خوات. بعد فکرا هی ور ور تو مخت می لولن که ووی چرو ای اِله داره من ندارم؟! چرو همه یی یاری دارن یی قیافه ی قشنگی یی دنیوی بِیًتَری؟! نیگااا ای که الان داری می گی چرو من لایکوی اینستاگرااامم قابل توجه نیس دیگه درد بی دردیه باید بزنم تو سرت! 

_بَبَش ..:(

نمی گم غصه نخور! ولی غصه ی خوتًته بخور. هی رااا نرو گیر نده به ای غصصایً سرگردون.. غصصه ی خودًته معلوم نیس کوجو ول دادی به امونً خدا. به خدا ای زندگی کردنیه. شومو داری یی گُ دیگه یً می خوری. همو گُه خوتتًو بخور.آففرین.


انگشتی بر پیکر استبداد. آن هم نه انگشت وسط.

رفتم رای دادم. با یک هیجان عجیبی..! الان ولی افسردم. دماغمم آبی شده.

لعنتی.

در فرار از یادکوچکت خفتم.بیدار که شدم از من سرریز می کردی.

پریگفت.

..

به نظرم ی روز اون طور که پری می گه اون طور که اسلام سعی داره بگه همه ی ما هم درد می شیم همه ی ما یعنی همه ی آن چه که هست.همه ی آن چه که بر همه ی آنچه که هست گذشته ، بر همه ی آنچه که هست روشن می شه.. و در این حین یا در ادامه همه آنچه که هست در هم حل می شه.بعد اونجور که پری می گه همه ی آنچه که هست ناگهان و برای همیشه مطلقن شاد می شه.چرا که دیگه هیچوقت تنها نخواهد بود.همه ی آنچه که هست همه ی آنچه که بَرِش گذشته رو درک می کنه. (یک لحظه سکوت)

 تا اون روز جهان لایه لایس.. لایه های رضایت.لایه های خلاِ بی خبری.خشم عشق سکس جنون حسد غصه ناامیدی ترس.آدم ها لایه ها رو با هم شریک می شن و از لایه های هم گذر می کنن.تو لایه های جدید تنها می مونن.تو لایه های قدیمی همراه جدید پیدا می کنن.تنهایی وجه ثابت این جهان لایه لایست.امشب من تنهام.در لایه ی گیجی.با غبار غم.ولی می رسیم به هم.یک روزی.. همه به هم.. این رو یک بار یک پری به من گفت.

-

الان فِک کنم درخوشبخت ترین حالتیم که می تونم باشم.ی خط می کشم اینجا.به نشان شکر گذاری.