بچه هاتونو جوری تربیت کنید که به لبخند غریبه های توی خیابون لبخند بزنند. به غریبه های خانم بگن خاله و به غریبه های آقا عمو. دختر اگه بودند مواظب باشید سرشونو زیاد کج کنن. تا نیمه و قشنگ. تمرین بدینشون. نه این که بهشون بگین. کار شماست دیگه. سخته. دوست ندارم بشنوم که می گید مامان، خاله بهت لبخند زد چرا جوابشو ندادی؟ یک جوری باید انجامش بدید که صداش در نیاد. نه من بشنوم نه دخترتون. یادش بدید بی هوا بپره تو بغلتون. مامان اگه باشید مطلق ترین حس کیفور دنیا رو در آغوش های یکهوعیش تجربه می کنید. بابا اگه باشید بین این و پرتاب عاشقانه ی دلبرتون تا خنکی روی گردن و گرمی متناوب کنار گوشتون رقابت خواهد بود. ولی اینو از دست ندید. یادش بدید قشنگه. جلوی آیینه یادش بدید قشنگه نه جلوی دهان بقیه. دهان های "خانم کوچولو تو چقدر قشنگی" یک روز بسته می شن و خیلی باید صبر کنی تا باز باز شن و این وسط کللی خانم کوچولوی قشنگ دیگه هم هستند تازه. می دونید؟ دهان ها نامتعهدترینِ چیزها هستند. تلش رو باید بی حواس و شلخته سر کنه. بدونه با پریشانی موهای هل داده شده زیر تلش هم هنوز قشنگه. و وقتی که دور دهنش بستنی شکلاتی ای شده هم هنوز. ندونه که اینجور وقتا قشنگتره. ولی مطمئن باشه که قشنگه. بدونه دوستش دارید. امروز دارید، فردا هم دارید و ماه دیگه. همه ی دوست داشتن های دنیا رو برای همه چیزش دارید. یک جوری دوستش دارید که تموم نمی شه.
دختر های شجاع قشنگ مطمئن، دخترک های بندباز، دخترهایی که خیره نگاه می کنند، دختر هایی که هر روز نمی پرسند، دخترهایی که تنهایی های قشنگی دارن اینجوری درست می شن.
تنهایی های قشنگی دارند؟
با خودشون دعواشون نمی شه.