درتو تاق محکم بستی. از خوشی مردم ینی تا حالا درت باز بود؟؟
بین کارای کامبیز اینش رو هم دوست دارم که برای خواب با کاغذا برا خودش پتو و چشم بند درست می کنه. ورق می زنه می ره صفحه ی قبل می خوابه.
شکمو بودنشو هم دوست دارم. خوردن تنها کار من است طور می خوره.
جدی؟:))
تو خونه ما میرفت یه کنج تاریک میخوابید:)
نه قشنگ برگ می زنه می ره زیر لایه های رویی تر روی لایه های زیری تر می خوابه :)