لا لینه آ

عمو شلبی می گفت لالایی ها افسانه ها دروغ ها (وب مرده)

لا لینه آ

عمو شلبی می گفت لالایی ها افسانه ها دروغ ها (وب مرده)

آقای شاد.

مانیک ها رو دوست دارم. فعلن البته. امروز یک آقای قدبلند جوان عینکی با سر و وضع مرتب با مقادیری قیل و قال یک نفره اومد تو کلینیک. کفش های خیلی نوک تیز و نیمه ورنی پوشیده بود. صدا زد که بابا! و خندان رفت سمت پدر و ضربه زد به شونش تا رو برگردونه. مرکز خیریه ی روزانه ی ما یک خانم پیر داره که می گیمش مادر و یک آقای پیر که می گیمش پدر.. یا بابا. غذا درست می کنند. خرید می کنند. گرم باشه خنک می کنند. سرد باشه گرم می کنند. بد باشی دعوا می کنند. آباد می کنند خلاصه. مادر و پدرند. آقاهه پدر رو بوسید و گفت که دلش براش تنگ شده. شیما کنار من نشسته بود. باهاش سلام و علیک کرد. بعد در گوشم توضیح داد که این مانیکه. ولی مدت هاست دیگه نمیاد. گفت که تفاوت خلقش تو روز های مختلف کاملن حس می شد. ی روز می خواست از غصه بمیره. روز بعد کل درمانگرا و بیمارا رو رو انگشتش می چرخوند از خوشی. آقاهه یکم واستاد. به بیمارا سلام کرد. دست داد. اورییِنت بود کاملن. رو به شیما گفت که ما هم که دیگه حذف شدیم. شیما گفت چرا خب؟ برید تو گروه. گفت نه خب ما خووب شدیم!! :)) شیما  در ادامه توضیح داد که این خیلی پولداره. دو تا املاکی داره. و زن و بچه. بعد من شروع کردم به فکر به اینکه چقدر پول خوبه و چقدر راحت تر می شه یک شوهر دوقطبی رو تحمل کرد وقتی که پول داره..

پ.ن.. نمی دونم چرا به دوقطبی ها می گن مانیک. خوشبینن انگار..!



نظرات 1 + ارسال نظر
پردیس شنبه 1 خرداد 1395 ساعت 00:56

به دو قطبیا نمیگن مانیک :|
دو قطبیا کسایین که دوره هاى مانیک و افسردگى دارن… تازه اونم نوع یکش… مانیک به طور کلى یه فاز هاى هست.

برو عامو. با اون سواتت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد