تهوع دارم همچنان. خوشحالم که امروز از جام تکون نخوردم. آندره ژید. تهوع. پیتزا ی نیم هضم که می دونه می تونه برگرده به عالم لمس. و آهنگ میم مثل مادر تا قبل از اونجایی که گلشیفته بغض می کنه که مادر.
دلم تنگ شده. زین پس فقط پس خواهیم رفت. این بار ولی آرام.
آندره ژید...
فوق العادست
اونقدر ها نخوندمش ولی جالبه. مثلن از اوقات خوشش در طویله و عطر دل انگیز گاوها می گه و بوی خوش تپاله ها که بعضی هاشون می ترکن و بعضی هاشون نمی ترکن..! اینش رو دوست داشتم :)