در تمام لوله ی گوارشیم چیزی نیست.
زیر دوش دراز کشیدم دیشب. امتحان کنید. در حد سیگاره تقریبن از حیث تجدید حال.
برگردیم به سیستم گوارشیم. تهوع دارم همچنان. به خاطر همه چیز. نه فقط اون قرص های لعنتی. روز خیلی بدی بود دیروز. خارم گاییده شد تا خوابم برد. و بیدارم الان.
و دیگر اینکه همه چیز ریدست..
سه تا آدم خیلی غمگین و عصبانی ایم الان توی خونه. بعد از 3 روز سفر که به منزله ی فرار از خانه بود الان باید 3 روز کون لیس بزنیم که ببخشید که ما بدون شما که عزم بر ریدن به حال ما کرده بودید خوش گذروندیم. لیس نزدیم و دعوا شد. خیلی ناخوشاینده اوضاع. این که می بینم بابام چقدر بیماره اعصاب و افکارش ناراحت کنندس. ولی اون چیزی که واقعن کشندس اینه که من شبیهشم.
برگردیم به قرص های لعنتی. نخوردم سهم دیشب رو. خیلی بده. سیکل معیوب می شه. قرص ها در جهت ثابت نگه داشتن سیکل در روز پنجمه. تا تخمک مصرف نشه. من تخمک ندارم-کم دارم/
برگردیم به دوش. مث بارون مثلن. ولی به صورت اکتیو. صادقانه افسرده و غمگین و له و زیرسوال رفته م. و حال ندارم حال خودمو خوب کنم. بارون حال آدمو خوب می کنه. افقی دوش گرفتن حال آدم های پسیو ساکن شهر های گرم و خشک رو خوب می کنه.
دارم چار صبح بی هندزفیری آهنگ گوش می دم.
می رم یک چیزی بخورم. و قرص رو. و ضدتهوع رو. و اگه باز نتونستم حال خودم رو خوب کنم خودم رو از پنجره پرت می کنیم پایین.
یه جاهایی اونا سرپوش میذارن رو دندوونه هاشون یه جاهایی من!!!اینجوری همه لبخند میزنن.
و اینجوری زندگانی پیش می ره.. :)
خوب نیست که اضاع گاهی اینقدر اشفته میشه واست اصلا خوب نیست اما در طول خوندن متنت داشتم به این فکر میکردم که چرا مدت هاست پیک اینجوری نداشتم...من بی خیال شدم یا اطرافیان...نکنه افسرده شدم؟؟؟؟؟
بحث و جدل با خانواده؟ نمی دانم شاید دندونه هاتو سائیدن. یا شاید خواب و آرامش پیش از طوفانه. یاشاید یادگرفتی چطور اصطکاک ایجاد نکنی.. :))
آره خوب نیست اصلن. بهترم الان. هم تهوع و هم حال کللی م. هر چند معلقم. کون لقش!