ی تیکه از بهشت رو دیدم. مال هانکه و تارانتینو و چیزُفسکی نیست. یک فیلم معمولی با فرم معمولی با بازیگر های معمولیه. ولی خب.. خیلی خیلی خیلی دوستش داشتم. دوست دارم شبیه اون خانمه بشم. شخصیت اصلی داستان که سرطان گرفت. دوست دارم چنگولکی دوست دارم بیمارگونه دوست دارم آی ویل دو اِنی تینگ تو میک دت هپن دوست دارم در لحظه بودن رو. این که ذهنت لق لقه نخوره توی مکالمه های پس و پیش. درد رو سروقتش و از روبرو گرسنگی رو لمس رو خطوط پهن و نازک صدا رو همه چیز رو در آن حس کنی. یا این طور بگم همه ی اون چیزی که حس می کنی مربوط به لحظه باشه. به خاطر همین روابطم رو با این که از معمول کمترند دائم و موقت خفه می کنم. من این سکوت رو نمی خوام اون صدا رو می خوام.
روزهاتون شاد شاد...تقدیرتون قشنگ...از ته دل عیدتون مبارک خیلی خوشحال میشم عزیزم به منم سر بزنی
98561