دیشب اتاقم رو آب برد. نیمه شب بود که وسط لولیتا خوندن یادم اومد باید رخت ها رو بندازم رو بند. آب کشی نشده و سنگین توی ماشین لباسشویی نشست کرده بودند. به زور ریختمشون توی سبد و چکه کنان بردمشون تا اتاق. دم در بالکن. بعد هم خوابم گرفت و کار امروز رو واگذار کردم به فردا. صبح که بیدار شدم دیدم جوی ملیحی از زیر لپ تاپو جزوه ها و سیم های جور واجور گذر کرده و در حال پیشرویه. جوی ملیح یعنی دو سوم گلیم خیس شده بود. چلاندنی.
سلام
قبول داری هر وبلاگی باید بازدید کننده داشته باشه؟
پس کلیک کن!
نه اتفاقن!

:)