لا لینه آ

عمو شلبی می گفت لالایی ها افسانه ها دروغ ها (وب مرده)

لا لینه آ

عمو شلبی می گفت لالایی ها افسانه ها دروغ ها (وب مرده)

آخ جوون!

با حدیث پیاده رفتیم بستنی  خوردیم و بعد هم پیاده برگشتم خونه. الان پاهامو نمی تونم تکون بدم از درد. من پیرزن سکسی ای می شم. هی هر قدم که فرو می زنم می گم آخ! یه پبرمرد می خوام. کنارم عصا بزنه. هی هر قدم که فرو می زنم بگه جووووون!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد